12 ارديبهشت هر سال به سوگ بزرگ مردي مينشينيم كه چهره اسلام را طهارت بخشيد و «مطهري» نام گرفت. مطهري كه بود و چه ويژگيهايي داشت كه او را به اين قدر و منزلت رساند مگر نه اين است كه جوان امروز ما نياز به الگو دارد. مطهري، الگويي است كه هماكنون نيز حضوري تابنده و گويا دارد. هنوز صداي رساي او در گوش دل پاك مردان طنين مياندازد. درسهاي عاشورايياش در حسينيهها هنوز به گوش ميرسد و خروش انقلابياش در سرتاسر كشور روشنگر و هدايتآفرين است. او را بهتر بشناسيم: مرتضي مطهري در سيزدهم بهمنماه سال 1298 هجري شمسي در خانواده اي مذهبي در شهر فريمان خراسان ديده به جهان گشود. پس از گذراندن دروس مكتبي، وارد حوزه علميه مشهد شد. مدتها بعد نيز وارد حوزه علميه قم شد و از محضر بزرگان و نامآوران حوزه علميه قم به ويژه حضرات آيات بروجردي، حضرت امام خميني، علامه سيدمحمدحسين طباطبايي، حاجميرزا عليآقا شيرازي، محمد حجت، سيدمحمد محقق داماد و... بهرهها برد. استاد مطهري به دليل آگاهي كامل از مسايل فرهنگي و اجتماعي و نيز مقتضيات زمانه خود بيگمان از محدود شيعيان بيدار اوايل انقلاب محسوب ميشد كه قلم و انديشهاش را به عنوان سلاحي در جهت دفاع از اسلام ناب محمدي عليه تمامي دگرانديشان و منافق پيشگان به كار برد. و معتقد بود كه بشر امروزي براي رهانيدن خود از گرداب بيهويتي وادادگيهاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي بايد با معارف ناب اسلام آشنا شود. از همين رو كه دغدغه اول و آخرش عمل به دستورات اسلام در سطح جامعه بود پس از پيروزي انقلاب اسلامي همدوش با ساير انقلابيون در تبعيت از رهبر و مراد خويش، امام خميني (ره) در مجاهدتي خستگيناپذير بود تا آنكه در دوازدهم ارديبهشتماه سال 1358 توسط منافقان كوردل و نهروانيان زمانه خون پاكش را در اين مسير نوراني فداي انقلاب و راه امام و شهيدان كرد تا اين روز به عنوان روز معلم نامگذاري شود. عنوان مقدس معلمي برگرفته از اوصاف خداوند متعال است. قرآن كريم ميفرمايد: «علمالانسان ما لم يعلم» خداوند متعال به انسان آنچه را نميدانست ياد داد.(علق-5) همچنين آيات قرآن كريم مهمترين ويژگي انبياء الهي را تعليم مردم بيان كرده و آن گراميان را به عنوان معلمان بشر ميشناساند و ميفرمايد: «لقد منالله عليالمومنين اذ بعث فيهم رسولاً من انفسهم يتلوا عليهم آياته و يزكيهم و يعلمهم الكتاب و الحكمه و ان كانوا من قبل لفي ضلال مبين (آل عمران-164) خداوند بر مؤمنان منت نهاد، هنگامي كه در ميان آنها پيامبري از خودشان برانگيخت كه آيات او را بر آنها بخواند و آنها را پاك كند و برايشان كتاب و حكمت بياموزد هرچند پيش از آن، در گمراهي آشكاري بودند. ارزش و مقام معلم: در عظمت و منزلت و مقام معلم همين كافي است كه بزرگترين معلم جهان بشريت حضرت رسول خاتم(ص) به اين ويژگي خود افتخار ميكرد. آن بزرگوار زماني كه با دو گروه در مسجد مواجه شد كه گروه اول عبادت ميكردند و گروه دوم به آموزش علم مشغول بودند، گروه دوم را افضل دانست و فرمود: «انما بعثت معلما: همانا كه من به عنوان معلم انسانها مبعوث شدهام. در مقام پاسداشت از تلاشهاي معلمان سخني بالاتر و زيباتر از كلام مولاي متقيان حضرت علي(ع) نميتوان يافت كه فرمود: «من علمني حرفا فقد صيرني عبدا» كسي كه به من يك حرف بياموزد، مرا بنده خودكرده است. البته اين شرافت و فضيلت براي معلم زماني ارزشمند است كه بتواند شأن خداوند و پيامبران را در وجود خود محقق سازد و پيوند انسان به هدف متعال خلقت يعني عبادت را برقرار سازد. لذا در اين توصيف، شهيد مرتضي مطهري يكي از آن معلمان راستين است كه اولاً با نگاه تركيبي به همه معارف بشري نظر ميكند و ثانياً تمامي تلاشهاي علمي و عملي را مقدمهاي براي عبادت ميداند و در اين راه به مرحله سوم دينداري راه مييابد و با شهادت، عبادت عملي و علمي خود را كامل ميسازد. تا آنجا كه معمار انقلاب اسلامي كه خود معلمي بزرگ است همه آثارش را مفيد ميداند و بهرهبرداري از آنها را سفارش ميكند. معلمي برتر از شهادت: حضرت امام جعفر صادق(ع) ميفرمايند: «هنگامي كه روز قيامت شود، خداوند تمام انسانها را جمع ميكند و چون ترازوي اعمال نهاده شد و خون شهيدان را با مركب عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مركب آنان بر خون شهيدان فزوني خواهد داشت. اين ارزش بدان جهت است كه شهيدان در سايه علم و تربيت معلمان و تعليم شايسته آنان به خدا راه يافته و لياقت شهادت نصيبشان شده است. در اين مسير بزرگاني گام نهادهاند كه نامشان بر تارك زمان ميدرخشد. علامه شهيد استاد مرتضي مطهري(ره) از همين طايفه مقدس است كه در سنگر تعليم و تعلم به قله رفيع شهادت نيز دست يافت كه پير جماران در غم فراق او چنين گفت: شهيد بزرگوار و متفكر و فيلسوف و فقيه عالي مقام مرحوم آقاي حاج شيخ مرتضي مطهري(قدس سره) كه در اسلامشناسي و فنون مختلفه اسلام و قرآن كريم كمنظير بود در عمر كوتاه خود اثرات جاويدي به يادگار گذاشت كه پرتوي از وجدان بيدار و روح سرشار از عشق به مكتب بود. او با قلمي روان و فكري توانا در تحليل مسائل اسلامي و توضيح حقايق فلسفي با زبان مردم و بيقلق و اضطراب به تعليم و تربيت جامعه پرداخت. آثار قلم و زبان او بي استثناء آموزنده و روانبخش است و... ويژگيهاي معلم شهيد: نخستين ويژگي استاد شهيد مبارزه سرسختانه با كجرويها و انحرافات بود كه پس از حضرت امام(ره) انحراف و سقوط منافقين را در پيش از انقلاب اسلامي پيشبيني كرده بود. ويژگي دوم مطهري، آشنايي عميق او با علوم و فنون مختلف اسلام و قرآن كريم بود. او در اين وادي، كمنظير بود هنر مطهري بيان پيچيدهترين علوم و فنون اسلامي به زباني ساده، اما در عين حال پخته و استوار است. امروز كه آثار او را ميخوانيم، گويي حرف سالهاي دور استاد شهيد مطهري همين امروز مصداق دارد و همين امروز نياز جوانهاي ماست. ويژگي سوم استاد شهيد، طهارت روح و قوت ايمان و قدرت بيان كمنظير او بود. مطهري همان كسي است كه با دو بال علم و ايمان در سرتاسر عمر خود حركت كرد و هيچگاه از مسير منحرف نشد. ويژگي چهارم، شهادت بزرگ مرداني چون مطهري همچون زنده بودنشان خود حيات آفرين است. ويژگي پنجم استاد فرزانه اين است كه با ترور شخصيتهاي مبارزي چون او، اسلام تأييد ميشود. نهضت زنده ميشود و زندگي از سر گرفته خواهد شد. او موجي آفريد كه حيات را معنا بخشيد. مطهري منشأ خدمات بزرگي در عرصههاي حيات علمي و اجتماعي بود. به لحاظ علمي، انديشهها و ايدئولوژي اسلامي را در طول حيات پربركتش، از طريق درس و سخنراني و تأليف كتاب ارائه داد و به لحاظ اجتماعي در مبارزه با انديشههاي انحرافي سرسختانه عمل كرد. ويژگي ششم معلم شهيد: حضرت امام خميني (ره) آثار قلم و زبان استاد شهيد را بياستثناء آموزنده و روانبخش ميدانند و موعظه و نصايح او را كه از قلبي سرشار از ايمان و عقيده نشأت گرفته براي عارف و عامي سودمند ميخوانند. ويژگي هفتم استاد فرزانه: مبارزات جانانه او با كمونيستها و منافقين، هنوز هم قويترين منابع مبارزاتي ما قلمداد ميشود. ويژگي هشتم استاد شهيد خطرآفريني مطهري است. آنچه كه هميشه ما را تهديد ميكند توطئههاي است كه دشمن طراحي ميكند. انديشههاي استاد شهيد مطهري هم براي دشمنان اسلام خطرآفرين است. امام بزرگوار به اين مهم توجه دارند و هشدار ميدهند «من به دانشجويان و طبقه روشنفكران متعهد توصيه ميكنم كه كتابهاي اين استاد عزيز را نگذارند با دسيسههاي غيراسلامي فراموش شود. اي معلم شهيد: در ايام و لحظاتي شهادت تو را پاس ميداريم كه بيش از همه وقت با عنايت به تهاجم فرهنگي دشمنان فقدانت را با تمام وجود احساس ميكنيم. جاي تو را اي معلم شهيد در تمامي محافل، مجالس، در دانشگاه و حوزه خالي ميبينيم، گرچه رفتهاي، ولي ماندگارتريني، گرچه خاموشي، اما روشنترين فريادي، گرچه غايبي لكن آشكارترين حضوري. اي درد آشنا، اي زمانشناس، اي فرزند زمان، تو كه معلم و مؤلف كتاب «انسان كامل» بودي، به راستي خود متجلي يك انسان كامل بودي، از ذات وجودت تكامل تراوش مينمود و تو براي همه بودي و همگان را سيراب كردي. بچههايمان «داستان راستان» تو را ميخوانند و لذت ميبرند. خواهرانمان «مسئله حجاب» و «حقوق زن» را مطالعه كرده و ارزش انساني زن مسلمان را درمييابند. عارفان با تو در گلشن مطهر «نهجالبلاغه» سير ميكنند. علي شناسان كتاب «جاذبه و دافعه علي» را ميخوانند و جوانان ما نيز به «جهانبيني توحيدي» و «توحيد» و «نبوت» و «معاد» و «انسان و ايمان» و «انسان و سرنوشت» و... مينگرند و درس ميآموزند. وقتي ديدگان ما به «جهانبيني توحيدي» تو افتاد و دريچه «انسان و ايمان» را به رويمان گشودي و چهره «انسان در قرآن» را به ما نماياندي از «وحي و نبوت» تو توشهها برگرفتيم و پروازكنان به سوي «زندگي جاويد» شتافتيم و زمينهساز «قيام و انقلاب مهدي(عج)» شديم و «شهيد» داديم تا اسلام باقي بماند. اي مطهري، اي معلم شهيد تو به تنهايي «جماعت» بودي و به تنهايي يك «امت». در حياتت با منطق، دشمنان اسلام را رسوا نمودي و در شهادتت با خون چهره كريهشان را رسوا ساختي و سرخي خونت نهال اسلام را شادابتر و سبزتر نمود. شهادتت مبارك باد.
شرح مختصر زندگانی مولف شهید در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال ۱۳۱۶ علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود در حالی که به تازگی موسس گرانقدر آن آیت الله العظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی دیده از جهان فروبسته و ریاست حوزه را سه تن از مدرسان بزرگ آن آیات عظام سید محمد حجت، سید صدرالدین صدر و سید محمد تقی خوانساری به عهد گرفته اند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد. در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند. در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ که انجمن اسلامی پزشکان تشکیل می شود .استاد مطهری از سخنرانان اصلی این انجمن است و در طول سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن می باشد که بحثهای مهمی از ایشان به یادگار مانده است. به طور کلی استاد شهید که به یک نهضت اسلامی معتقد بود نه به هر نهضتی، برای اسلامی کردن محتوای نهضت تلاشهای ایدئولوژیک بسیاری نمود و با اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود و با کجرویها و انحرافات مبارزه سرسختانه کرد. در سال ۱۳۴۶ به کمک چند تن از دوستان اقدام به تأسیس حسینیه ارشاد نمود به طوری که می توان او را بنیانگذار آن موسسه دانست. ولی پس از مدتی به علت تکروی و کارهای خودسرانه و بدون مشورت یکی از اعضای هیئت مدیره و ممانعت او از اجرای طرحهای استاد و از جمله ایجاد یک شورای روحانی که کارهای علمی و تبلیغی حسینیه زیر نظر آن شورا باشد سرانجام در سال ۱۳۴۹ علیرغم زحمات زیادی که برای آن موسسه کشیده بود و علیرغم امید زیادی که به آینده آن بسته بود در حالی که در آن چند سال خون دل زیادی خورده بود از عضویت هیئت مدیره آن موسسه استعفا داد و آن را ترک گفت. در سال ۱۳۴۸ به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۱ برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال ۱۳۵۳ ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت. اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. گذشته از حضرت امام، استاد مطهری اولین شخصیتی است که به خطر سران سازمان موسوم به « مجاهدین خلق ایران » پی می برد و دیگران را از همکاری با این سازمان باز می دارد و حتی تغییر ایدئولوژی آنها را پیش بینی می نماید. در این سالها استاد شهید به توصیه حضرت امام مبنی بر تدریس در حوزه علمی قم هفته ای دو روز به قم عزیمت نموده و درسهای مهمی در آن حوزه القا می نماید و همزمان در تهران نیز درسهایی در منزل و غیره تدریس می کند. در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال ۱۳۵۵ موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش. |
About
به وبلاگ من خوش آمدید Archivesاسفند 1392بهمن 1391 آبان 1391 مهر 1391 شهريور 1391 مرداد 1391 دی 1390 آذر 1390 Authorsمحمد رضاLinks
مرجع مقالات علمی
LinkDump
کیت اگزوز ریموت دار برقی کاربران آنلاين:
بازدیدها :
|